5
"اَچو!"
"عافیت باشه، لو"
"واقعا لازمه که یه نیک نیم (اسم مستعار) برات پیدا کنم."
"خب، بعضی از دوستام--"
"تو دوست هم داری؟"
سکوت
"عااا اخم نکن هرولد. من... م... اَچو!"
"عافیت باشه و بله من دوستانی هم دارم. اونا گاهی منو هز صدا میزنن"
"کیوت"
دینگ.
"هورا!"
"چرا اینقدر خوشحال شدی؟ "
"میتونیم الان کمربندامونو باز کنیم! "
" هِل نو- من این ریسکو قبول نم... نم... اَچو! "
"عافیت باشه "
****
چون مهربون بودین با بچه هام منم بهتون جایزه دادم:) ♡
مهربونتر بشین و بچه هامو به دوستاتون معرفی کنید. بوس بهتون💋
و اینکه بوک جدید پابلیش کردم دوباره:|
Twitter boy اسمشه.
تو پروفایلم میتونید پیداش کنید:)
All The Love.
_A
Bạn đang đọc truyện trên: AzTruyen.Top